Sunday, 21 July 2013

جستجوها در برودپیک ادامه می یابد

ستاد پیگیری برنامه برودپیک در آخرین خبر ارسالی خود روز دوشنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۲ ساعت ۰۱:۵۳ به بخش خبری کوه نیوز در توضیح خبر قبلی مبنی بر توقف و پایان جستجوها در برودپیک آورده است:  نتیجه گیری شرکت ای تی پی مبنی بر توقف عملیات نجات، نظر رسمی باشگاه کوه نوردان آرش نیست. باشگاه کماکان پی گیر عملیات امداد و مشاوره با کوه نوردان شاخص جهانی میباشد و نقطه زمین گیر شدن تیم را به صورت فنی به بحث گذاشته است. در حال حاظر افشین به همراه یک باربر در کمپ سوم مستقر و رامین نیز در کمپ اصلی و کمپ کی ۲ جهت جلب موافقت کوه نوردان جهت شرکت در عملیات امداد می باشند و به ایشان و شرکت اعلام شده عملیات امداد و نجات تا اطلاع ثانوی ادامه دارد و هر دو هلی کوپتر را آماده به پرواز نگهدارند.
http://koohnews.ir/index.php/خبر-کوهنوردی/2614-ستاد-پیگیری-برنامه-برودپیک-توقف-عملیات-نجات،-نظر-رسمی-باشگاه-کوه-نوردان-آرش-نیست

Thursday, 8 March 2012


مجله ی بخارا: درگذشت سیمین دانشور پس از یک دوره بیماری

سیمین دانشور که با ابتلا به آنفولانزا ده روز در بستر بیماری بود،بعد از ظهر پنجشنبه ۱۸ اسفند ماه ۱۳۹۰ چشم از جهان فروبست

http://bukharamag.com/


Friday, 19 August 2011

کمپین حمایت از شروط خاتمی
آزادی رهبران جنبش سبز
آزادی زندانیان سیاسی
برگزاری انتخابات آزاد
مطبوعات آزاد
لغو نظارت استصوابی
احیا حقوق شهروندی
برچیده شدن فضای امنیتی درجامعه
دوستان صفحه ای در فیس بوک با هدف مبارزه تا تحقق خواستهای اولیه امان راه اندازی شده
هیچ حکومت مستبدی اصلاح پذیر نیست، حاکمان را باید "وادار" به انجام اصلاحات کرد
khatamigroup@groups.facebook.com

ایرانیان سالهاست که مطالباتی دارند، حاکمیت هیچ‌گاه به این مطالبات روی خوش نشان نداده است، آیا لحن تند حاکمیت در برابر این مطالبات می‌تواند مجوز عدم طرح مطالبات باشد؟ از این گذشته شرایطی که خاتمی برای انتخابات تعیین کرده دقیقا‌‌ همان شرایطی است که موسوی و کروبی هم بار‌ها بر آن پای فشرده‌اند... اگر سبز‌ها موفق شوند این شروط را به حاکمیت تحمیل کنند، آیا این دستاورد کمی است؟ مسلما جنبش دموکراسی خواهی ملت ایران وارد مرحله ‌ای دیگر می‌شود. اگر مجلسی بر اساس انتخاباتی آزاد و به پشتوانه ‌ی جنبشی اجتماعی که احزاب و مطبوعات آزاد هم پشتیبان آن هستند تشکیل شود مطمئن باشید که زمینه برای بسیاری از اصلاحات فراهم خواهد شد(رشید اسماعیلی،۲۰ تیر ۱۳۹۰، روز آنلاین http://www.roozonline.com/persian/news/newsitem/article/-508d8bf0c9.html)

Sunday, 7 August 2011




Sunday, 26 December 2010

او امشب در ما متولد می شود

برگرفته از فیس بوک فرخ نگهدار
در این سرزمین تولد مسیح است. همه دارند می خندند، می نوشند و می خوانند. در سرزمین غمزده ی من
دارند عیسی مسیح، آن عزیز خدا، را به مسلخ می کشند. من امشب حبیب الله هستم. تو امشب عزیز خدا
هستی. او امشب در ما متولد می شود. همه ی هستی ما امشب آیه ی تاریکی است كه او را در ما تكرار كنان به سحرگاه شكفتن ها و رستن های ابدی خواهد برد. دلم شور می زند. دلم می پرسد آیا امشب تا سحر آنقدر حبیب الله زاده می شود که دست دژخیم را پس زند؟

Sunday, 5 December 2010

پوستر تجمع بزرگ ۱۶ آذر ۱۳۸۹


تجمع بزرگ دانشجویان، ظهر فردا در دانشگاه تهران



تجمع بزرگ دانشجویان و استادان دو دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران، ظهر فردا دوشنبه (۱۵ آذر) در سالن دانشکده فنی دانشگاه تهران برگزار خواهد شد.

به گزارش کلمه، در این گردهمایی که به مناسبت سالروز شهادت سه آذر اهورایی در ۱۶ آذر ۳۲ و تحت عنوان “امید، رساترین اعتراض” برگزار خواهد شد، چهار چهره اصلاح طلب – حجت‌الاسلام مجید انصاری، دکتر الهه کولایی، حجت‌الاسلام دکتر محسن رهامی و دکتر غلامرضا ظریفیان – به سخنرانی خواهند پرداخت.

این مراسم از ساعت ۱۳ فردا آغاز خواهد شد و محل برگزاری آن، تالار شهید چمران دانشکده فنی اعلام شده که در ضلع غربی پردیس مرکزی دانشگاه تهران، مجاور خیابان ۱۶ آذر، واقع شده است.

گفتنی است انجمن اسلامی دانشگاه تهران و علوم پزشکی که برگزارکننده‌ی این برنامه است، خواستار سخنرانی سیدمحمد خاتمی در جمع دانشجویان در مراسم ۱۶ آذر بود، که با مخالفت مسئولان دانشگاه تهران روبه‌رو شد.

http://www.kaleme.com/1389/09/14/klm-39938


Sunday, 21 November 2010

نامه دکتر شمس اللهی، استاد دانشکده برق دانشگاه صنعتی شریف، در ارتباط با فیلم یزادن تفنگ ندارد به نشریه بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف



برادر گرامی آقای امین آقامیری، مسئول محترم بسیج دانشجویی دانشگاه شریف و مدیر مسئول دوهفته نامه آزادراه، باسلام؛ چندی پیش دعوت نامه ای از طرف بسیج دانشجویی دانشگاه برای اینجانب و اساتید دیگر دانشگاه جهت شرکت در جشن رونمایی و اکران مستند یزدان تفنگ ندارد ارسال شد که متاسفانه بدلیل تلاقی با کلاس اینجانب توفیق شرکت در آن نیافتم. اخیرا توضیحی در مورد این فیلم در نشریه آزادراه خواندم و یزدان فیلم مورد اشاره، مرا یاد داستان پسری به نام رحمان انداخت و باعث شد متن کوتاهی به نام یزدان پدر ندارد، رحمان مادر ندارد بنویسم. به پیوست متن را تقدیم می کنم و خوشحال می شوم اگر صلاح دیدید آن را در نشریه چاپ کنید. داستان رحمان کاملا واقعی است فقط نام اصلی وی را من عوض کرده ام.

با احترام محمد باقر شمس اللهی ، عضو هیئت علمی دانشکده برق

یزدان پدر ندارد، رحمان مادر ندارد

چند روز پیش در نشریه آزادراه مطلبی در مورد مستند یزدان تفنگ ندارد خواندم. در این فیلم در مورد یزدان پسر محمد گلدوی که در حادثه ای تروریستی در مسجدی در زاهدان به شهادت رسیده است مطالبی آمده است. یزدان اکنون پدر ندارد، پدرش مظلومانه کشته شده است. این فیلم را ندیده ام اما در این نوشته ی آقای طه رضا دانشجوی فیزیک دانشگاه خودمان که ظاهرا راوی فیلم هم هستند آمده است :

"ندا آقا سلطان گلوله خورد و کشته شد، محمد گلدوی هم کشته شد. هر دو واقعه بسیار تلخ است و ناراحت کننده و برای هر کدام عده ای می گریند بسیار، که خودم دیده ام. اما آنچه دلم را سخت سوزاند آن است که یک بعداظهر در دانشگاه دیدم چند نفری از دوستان و رفقا عکس ندا را در دست گرفته اند و شمع روشن کرده اند و به نوعی عزاداری می کنند و هیچ گاه ندیدم که در دانشگاه کسی برای محمد گلدوی عزاداری کند."

با خواندن این متن در دلم به طه رضا آفرین گفتم که راوی مظلومیت یزدان شده است و بر خودم نفرین کردم که 510 روز از مرگ مظلومانه مادر رحمان می گذرد و من روایتی از این مظلومیت نکرده ام. من خانواده سه نفری رحمان را چند سالی است می شناسم. برادر رحمان دانشجو است و اکنون پنج سالی می شود که او را می شناسم و در زمان های محدودی که همدیگر را می بینیم از شعر و ادبیات و رمان وگاهی مسائل اجتماعی حرف می زنیم و چون از همان ابتدا احساس کردم علاقمند به مسائل سیاسی نیست هیچ گاه با هم بحث سیاسی نداشته ایم. پیامک های او را که قطعاتی زیبا از اشعار سبک قدیم و جدید است در گوشی همراهم همیشه همراه دارم.

رحمان اکنون 15 ساله است و سه سال است که همکلاس پسر من است. با پدر رحمان در جلسات اولیا مدرسه مشترک فرزندانمان آشنا شده ام، پدری که خود را وقف زندگی فرزندانش کرده است و من همیشه بر او غبطه خورده ام. اما مادر رحمان ، در عصر روز شنبه سی خرداد هشتاد و هشت در حالی که همراه با برادر رحمان در جلوی درب خانه اشان در کوچه ای در اطراف خیابان آزادی ایستاده بودند به ضرب گلوله ای کشته می شود. آن عصر را همه به خاطر داریم. وقتی با حمله نیروی انتظامی، معترضینی که در خیابان آزادی جمع شده بودند به کوچه های اطراف فرار می کنند، تعدادی به کوچه رحمان وارد می شوندو بدنبال آنها تعدادی از نیروهای انتظامی وارد کوچه شده و یک نفر در پناه آنها شروع به تیراندازی در کوچه می کند. مادر و برادر رحمان که برای تماشا جلوی درب خانه اشان ایستاده اند تیر می خورند. مادر رحمان به بیمارستان نرسیده جان به جان آفرین تسلیم می کند و برادر او تحت مداوا قرار گرفته و بهبود می یابد و بدین سان است که رحمان بی مادر می شود. به اعتراف همه دوستان برادر رحمان، او هیچ گاه فر سیاسی نبوده و در آن روز تنها در کنار مادرش در کنار درب منزلشان نظاره گر حوادث بوده است. حال آیا مظلومیت یزدان شما را به یاد مظلومیت رحمان نمی اندازد؟

پدر یزدان و مادر رحمان هردو مظلومانه و ناخواسته در جایی قرار گرفته اند که مرگشان در آنجا رقم خورده بود ولی تفاوت هایی هم در این بین وجود دارد. فردی همچون آقای طه رضا می تواند مستندی بسازد و مظلومیت پدر یزدان را به تصویر کشد و رونمایی اکران فیلمش را در یکی از معروفترین دانشگاههای کشور و سپس در هر کجای این سرزمین که دلش خواست به نمایش بگذارد اما ما، حتی جرات اینکه در سوگ مادر رحمان بلند بلند گریه کنیم هم به خودمان نمی دهیم چه برسد به اینکه مستندی در مورد چگونگی کشته شدن او تهیه کنیم.

برادران و خواهران بسیجی، به شما توصیه می کنم یک بار دیگر به چشمان مظلوم ندا در لحظات جان دادن نگاه کنید. شاید این بار مظلومیت مادر رحمان را در آن ببینید و آنگاه شما هم عکس ندا و عکس مادر رحمان را در کنار عکس پدر یزدان در کنار دفتر بسیج گذاشته و همه در کنار هم بر مظلومیت همه آنها بگرییم. آن روز، روزی خواهد بود که ملت دو نیمه شده ایران به جای کشت کینه در دل، عشق و محبت خواهد کاشت و آن روز چه روز خوبی خواهد بود. آیا آن روز خواهد آمد ؟

محمد باقر شمس اللهی

عضو هیئت علمی دانشکده برق


چاپ شده در نشریه آزاد راه نشریه بسیج دانشگاه شریف


برگرفته از صفحه فیس بوک موج سبز دانشگاه شریف

http://www.facebook.com/note.php?note_id=458649801585&id=234582182885